ملینا عسل مامانملینا عسل مامان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

پرنسس کوچولو

شیرین کاریهای دخملی در 7 ماهگی

عزیز دل مامان شما این روزها کاملا دیگه میشینی ولی چهار دست و پا هنوز نمیری.اگه چیزی رو بخوای این قدر غلت می زنی تا بهش برسی عزیزکم این روزها دیگه تقریبا می تونی همه غذاها رو بخوری ولی شما از ماست خیلی بدت میاد وقتی می خوری این قدر قیافت رو بانمک می کنی که آدم دلش برات ضعف میره .دخترگلم از شیرین کاریات اینه که وقتی بابا بغعلت میکنه می برتت دم عکس مامان با صدای بلند می خندی . راستی یادم رفت بگمک که دیگه می تونی شیشه شیرت رو خودت با دستات نگه داری . این روزها دندونات خیلی اذیتت می کنه و همش می خواره . یکی دیگه از کارات اینه که شصت پات رو میاری میکنی توی دهنت . و دیگه این که جدیدا صداهایی مثل ماماما....و ننننننن.... و دددددد...... و آآآآآآآ........
21 تير 1393

شاید خدا تو را به خاطر این به من داد که...

هنوز نمی دانی چقدر می خواهمت، هنوز نمی فهمی که اینجا که من ایستاده ام کجاست، زندگی کن بهانه قشنگ من برای عاشقی زندگی کن. عزیزکم این روزها که شاهد قد کشیدن و بزرگ شدنت هستم بیش از پیش شاکر خداوند هستم زندگی کن و آرام آرام بزرگ شو ... برایت لحظه ها را بعد از این پر از انتظار می کنم . عزیزکم برای من تو از بهار هم تازه تری، تو از هفت سین شب عید هم زیبا تری، تو از خوابهای شیرین دم صبح هم شیرین تری. جانکم عزیزکم زعفرانی ترین طعم های روزگار به طعم عاشقانه های من و تو نمی رسند. به خاطر  تو هم شده همیشه آبی می مانم به خاطرتو هم شده تمام روزهای بعد از این مهربانتر خواهم شد . شاید خدا تو رو به خاطر این به من داد که هم وزن معصوم...
2 تير 1393
1